هزار بار نوشتم و پاره کردم باز
نیامدی و دلم را ستاره کردم باز
چقدر شعر شدم شعر های آبی رنگ
ردیف و قافیه و استعاره کردم باز
چقدر سوره شدم آیه آیه دلتنگی
چقدر محض شما استخاره کردم باز
گره به قلب من افتاد صد هزار گره
به اسم اعظمتان راه چاره کردم باز
دلم گرفت ازین شهر های بی موعود
تمام پنجره ها را دوباره کردم باز
کنار پنجره، گلدان، تنگ ماهی ها
به سمت روشن چشمت اشاره کردم باز
کسی نخواند برایم تلاوت سبزی
برای آمدنت استخاره کردم باز
دخیل بسته دلم روضه ای بخوان آقا
هوای کودک بی گاهواره کردم باز
دوباره جمعه غروب است ساکت و بی روح
نیامدی و دلم را ستاره کردم باز